فقط کافی است این ترفندها را رعایت کنید:
۱- باید واژهها را بفهمید.
عدم انعطافپذیرى ذهنى، مانعى برای جایگاهسازى محسوب مىشود.
و برای دستیابی به موفقیت در جایگاهسازى باید از نظر ذهنی انعطافپذیر باشید.
به یاد داشته باشید که واژهها تا وقتی عاری از معنا هستند هیچ مفهومی ندارند.
۲- باید مردم را درک کنید.
واژهها مانند ماشه عمل مىکنند. آنها مفاهیم حاکم بر ذهن را تحریک مىکنند.
اغلب مردم نه کاملاً معقول هستند نه کاملاً نامعقول. فرد نامعقول دنیای بیرون را وادار میکند تا باورهای ذهنی او را بپذیرد، اما فرد معقول، دائم، جهان واقعی را تحلیل مىکند و ذهنیت خود را با جهان خارج مطابقت میدهد.
خیلى راحتتر است که واقعیتها را تغییر داد تا با عقاید شما مطابق شود.
۳- باید مراقب تغییرات باشید
مردم این روزها درگیر توهم تغییر هستند. هر روز به نظر مىرسد که دنیا تندتر مىچرخد. کالاى جدیـد، خدمات جدید، بازارهاى جدید و حتى رسانههاى جدید پیوسته به دنیا مىآینـد، به بلوغ مىرسند و بعد به سراشیبی فراموشى سپرده مىشوند و چرخهی جدید دوباره آغاز مىشود.
۴- به بینش نیاز دارید
براى این که از عهدهی تغییرات برآیید، باید دیدگاهى درازمدت داشته باشید تا بتوانید تجارت اصلیتان را مشخص کنید و آن را محکم در اختیار بگیرید.
۵- به شجاعت نیاز دارید
وقتى تاریخچهی چگونگىِ برقرارشدن جایگاههاى رهبرى بازار را دنبال مىکنید، متوجه میشوید که خصوصیت مشترک این جایگاههای رهبری نه مهارتهاى بازاریابى یا حتى ابتکار کالا، بلکه ابتکار عمل بوده است؛ ابتکار عمل پیش از آنکه رقیب حتى کوچکترین فرصتى براى جایگیرى پیدا کرده باشد. به عبارتی، رهبران بازاریابى معتقدند «نخستین کسى باشید که با بیشترین تعداد افراد به آن جا میرسید».
۶- به واقعبینی نیاز دارید
براى این که در دوران جایگاهسازى موفق باشید، باید به شدت روراست باشید. باید سعى کنید تمامى خودخواهىهاى موجود را از سر راه تصمیمگیرى بردارید، زیرا این مسئله تنها باعث مىشود که موضوع مبهم شود.
۷- به سادگى نیاز دارید
این روزها تنها تفکر ساده و آشکار نتیجه مىدهد. وقتى طرحی هوشمندانه یا پیچیده است، باید نسبت به آن شک کنیم، اغلب راهحل یک مسئله چنان ساده است که هزاران نفر بدون اینکه آن را دیده باشند فقط به آن نگاه کردهاند.
۸- به باریکاندیشى نیاز دارید
مبتدیانى که بازى جایگاهسازى را آغاز مىکنند، اغلب مىگویند: «چقدر ساده… تنها کافى است جایگاهى را پیدا کنید و آن را مالک شوید.»
ساده است، اما آسان نیست.
مشکل، پیداکردن جایگاهى آزاد است که در عین حال، مؤثر و کارآمد نیز باشد.
۹- به دیدگاهى جهانى نیاز دارید
شرکتى که در یک کشور جایگاهى دارد، اکنون دریافته است که مىتواند از آن جایگاه براى گشودن راهى به دیگر کشورها نیز استفاده کند.
۱۰- به «آنها محور» بودن نیاز دارید
دو نوع بازاریاب داریم: با گرایش «ما» و با گرایش «آنها».
«ما محورها» با درک جوهرهی مفاهیم جدید دردسر دارند: شما کالا را در دفتر مدیر فروش جایگاهسازى نمىکنید، بلکه کالا را در ذهن خریداران جایگاهسازى مىکنید.
مقاله خوبی بود