این کتاب حاوی نمونههایی از کارهای تبلیغاتی نسل گذشتهی آژانس تبلیغاتی سیته است، نسلی که پایهگذار تبلیغات نوین در ایران بودهاند. در میان این آثار، نام طراحان و تبلیغاتچیهای بزرگی را میبینیم که برای برترین و بزرگترین برندهای آن زمان به طراحی، متننویسی و تولید آگهی تبلیغاتی پرداخته بودند.
در این کتاب چه میخوانیم؟
مقدمه / شاهین ترکمن
از تماشاخانه ی گیلان تا دفتر خیابان حقوقی / حسن نوری
سال های دور، سال های عشق و افتخار / مجید بلوچ
آوازه ی پرآوازه / محسن میرزایی
دوره ی طلایی تبلیغات / کامران کاتوزیان
بخشی از تاریخ طراحی گرافیک ایران / امرالله فرهادی
ستاره ی دنباله دار / ابراهیم حقیقی
آگهی ها
نمایه
مطالعهی این کتاب برای چه کسانی مفیدتر خواهد بود؟
– علاقهمندان به تبلیغات و تاریخ تبلیغات
– تبلیغاتچیها و آژانسهای تبلیغاتی
– فریلنسرها (ایدهپرداز، گرافیست، کپیرایتر و …)
– پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ کسبوکار و جامعهشناسی
بخشی از این کتاب:
توسعهی شهرنشینی و رشد اقتصادیِ حاصل از فروش نفت و تفکر تجددخواهِ حاصل از انقلاب مشروطیت ملت ایران، سبب دگرگونیهایی شده است که پی در پی با نگاهی به الگوهای غربی، زندگی مدرن ایرانی را میسازد.
تأسیس کارخانههای سازندهی وسایل آسایش و تولید انبوه و حضور پررونق و فراوان اجناس و محصولات خارجی، گردش اقتصادی تازهای را پی میریزد که در روند شتابزدهی خود، نیازمند تغییر و تحول فرهنگی تازه است. این نیاز فرهنگی برآمده از جامعهی نوپای مصرفی، ابزار و ادوات خود را میخواهد و میآورد و میسازد.
حضور و توسعهی صنعت چاپ و لیتوگرافی و رشد مطبوعات، برای ارتقای فرهنگی و اطلاعرسانی و تبلیغات، در کنارِ پیدایی و رشد عکاسی و سینما از جملهی نیازهای اولیهای است که شهرنشین متجدد، آسایشخواه و آیندهنگر برای خود مهیا میکند.
فارغالتحصیلانِ بازگشته از دانشگاههای خارج از کشور که از بنیانِ دارالفنونِ امیرکبیر علم آموخته بودند و از آن جا به خارج از کشور راه برده بودند، معلمهای نواندیشی شدند که توسعهی مدرسهها و دانشگاهها را برنامهریزی کردند تا انسانهایی مسلح به دانش و اندیشهی نوینِ جهانی بسازند که مدیران و گردانندگان تأسیساتِ تازه شوند.
شهرها بزرگ میشوند و راهها دور. جادههای آسفالتشده را با اتومبیل باید پیمود، تاریکی شبها را با نیروی برق باید روشن کرد و خانههای تازه را با لوازم برقیِ نو باید پُر کرد. صنعتِ تبلیغ دنبالهی دراز ستارهی دنبالهدار اقتصادِ حاصل از سرمایهداری نوین است که در آسمان توسعه پیدا میشود که اگر نه همیشه همچون خود ستاره، اما به اندازهی خود، خوش میدرخشد. از صنعت چاپ و لیتوگرافی و کاغذ و صحافی گرفته تا هنرمندان خوشنویس و طراح و نقاش و عکاس و فیلمساز و تمامی افراد حاضر در آژانسهای تبلیغاتی، در این دنباله نشستهاند.
صنعت تبلیغ در ایران به فراز و فرودهای ناخواستهای تن داده که نمیدانیم آیا آن را صنعت بنامیم یا بنگاههای کوچکِ حاصل از گردهماییِ آدمهای خوشفکر و خوشذوق و هنرمند که اگر ستارهی انرژیزای اصلیشان در محاق رود یا کمسو شود، از هم پراکنده میشوند و در پیِ جاذبهی ستارهی دیگری میروند که هنوز هم نورِ بیشتری دارد.
آژانسهای تبلیغاتیِ برآمده از توسعهی اقتصادی دههی بیست در ایران اگرچه انگشتشمارند، اما کارنامهای درخشان دارند. حضور پررنگِ ایدهپردازان، مدیران هنری، طراحان شعار، خوشنویسان، نقاشان و طراحان گرافیک در آثار بهجامانده از آنان، نشانِ پی افکندن بنیانی است که اگرچه همیشه نتوانسته است به تنهایی چرخهی صنعت تبلیغ را روان بچرخاند، اما سبب رشد حرفهی گرافیک شد.
بی آن که از یاد ببریم، حضور مؤثر انتشارات فرانکلین و امیرکبیر یا انتشارات سروش یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا جشنوارهی فیلم تهران و طراحان آنها و یا نشریههای معتبر و نواندیش و مدیران فرهیختهی آنها نیز سهم بزرگی در این توسعه دارند.
در آثار چاپشده در این کتاب، به خوبی رد پای حضور دانشگاههای تجربی و بیآموزگار را در کارگاههای پرشور آژانسهای تبلیغاتی آن روزگار میبینیم.
یادمان باشد که ابزار طراح آن روزگار جز کاغذ و مداد و مرکب و قلم هاشور و قلم نی و آبرنگ و جوهر نبود. اگر بعدها عکاسی و لیتوگرافی با گونگی ترام یا تفکیک رنگ به یاری میآید، تنها فکرهای درخشان و ذوق و هنر است که اثر را مؤثر و ماندگار کرده است. ترکیببندیها و تقسیم فضاهای سفید و سیاه و صفحهآراییها و انتخاب حروف و اجراهای دقیق و درخشان، حاصل عمر دنبالهنشینان ستارهای است که شاید گاهی به ناگزیر معکوس عمل کرده و از دنباله تغذیه کرده است.
اگر امروز ادعا میکنیم که در جایگاهی درخور ایستادهایم، یادمان باشد پا بر شانهی کسانی داریم که راههای ناهموار را کوبیدند و محکم ایستادند. آنان که شانههای ستبر داشتند و اندیشههای نو.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.